آرتینآرتین، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره

خاطرات آرتین

من آرتین در 10 بهمن در روز جشن باستانی سده بدنیا آمدم حالا ما یک خانواده سه نفری خوشبخت هستیم

عید 97

1397/2/10 10:00
نویسنده : مامان آرتین
291 بازدید
اشتراک گذاری

سال 96 هم به پایان رسید و وارد سال جدید شدیم امسال سال خوبی برای ما بود من به کلاس اول دبستان رفتم دیگه کامل همه حروف یاد گرفتم و می توانم بخوانم و بنویسم امسال مامانی بعد از سالها توانست رانندگی کنه با اینکه خیلی سال هست گواهینامه گرفته اما رانندگی نکرده بود تا بلاخرها امسال بخاطر اینکه من به مدرسه ببره ترس کنار گذاشت و رانندگی کرد

بعد از جشن تولد من تو ماه بهمن مامانی از ترم دوم سر کلاس رفت وچون قبلا این درس خوانده بود با استادش صحبت کرد بخاطر مدرسه من سر کلاس کمتر حاضر باشه و جزوه ها هکلاسیش از طریق تلگرام و صدای استاد بفرستن

ما وقتی تهران بودیم با خاله سمیرا و آرشان رفتیم پارک ژوراسیک

پارک طبعیت

سفره هفتسین ما

سفره هفتسین مدرسه

توی تعطیلات ما رفتیم خرم آباد که کلی خوش گذشت

موزه

امسال عید قرار شد برای تعطیلات بریم مشهد .مامان بزرگ و دایی مهدی روز اول فروردین رفتن مشهد و  وقتی مامان بزرگ برگشتن ما رفتیم شهرمون و برای 11  تا 17 مهمان هتل نفت مشهد بودیم

مامان بزرگ برای من ساعت و یک لباس خوشگل از مشهد سوغات آورد دایی رضا  200000هزار تومان به من عیدی داد دایی مهدی برای من یک دارت خرید خاله سمیرا کتاب داستان و ساحل لوازم تحریر خرید مرسیبوس

عیدهای آرتین

سفر مشهد اول به قم بعد سمنان و دامغان و شاهرود رفتیم شب در شاهرود ماندیم فردا به سمت مشهد رفتیم

ارامگاه خیام

هتل نفت

پارک فناوری بازیما

پدیده شاندیز

هایپر استار پدیده

طرقبه

پارک جنگلی پونه

ما در ایام سفر چندین بار به زیارت مرقد امام رضا رفتیم که به علت حال و هوای روحانی مامانی عکس نگرفت

در طول سفر من سفرنامه مشهر برای تکالف عید با کمک مامانی نوشتم که بعد از تعطیلات به معلم تحویل دادم

سفر خیلی خوبی بود مرسی بابایی و مامانی

 

 

 

پسندها (4)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

مامان شهلامامان شهلا
23 اردیبهشت 97 19:54
خوشحال میشم به وبلاگ دخترم الهه بیاین و ما رو لایک کنید و برامون نظر بذارید   ممنونم