آرتینآرتین، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره

خاطرات آرتین

من آرتین در 10 بهمن در روز جشن باستانی سده بدنیا آمدم حالا ما یک خانواده سه نفری خوشبخت هستیم

سفر به شمال

1394/12/12 1:49
نویسنده : مامان آرتین
357 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

بابایی 24 بهمن برای کنفرانس قرارشد به محمود آباد بره چون من و مامانی تنها بودیم بابایی برنامه ترتیب داد که ما هم همراهش باشیم پس ما هم از طرف شرکت بابایی مهمان مجتمع تفریحی محمود آباد شدیم روز شنبه صبح حرکت کردیم حدود ساعت 1 ظهر به تهران رسیدیم بعد از خوردن نهار حرکت کردیم و ساعت 6 عصر به محمودآباد رسیدیم

بخاطربرگزاری کنفرانس ما توی ویلا مستقر شدیم که روبرو دریا بود بابایی صبح می رفت من مامانی برای ساعت 8:30  پیاده می رفتیم به سمت رستوران ویلا و  2تایی صبحانه می خوردیم بعد می رفتیم ساحل کلی قدم میزدیم

وکلی من شن بازی می کردم

بعد بابایی برای نهارمی امد پیش ما و باهم نهار می خوردیم و دوباره میر فت من مامانی میر فتیم سالن ورزش وبا هم فوتبال دستی و..بازی می کردیم کلی عکس گرفتیم با موبایل مامانی

 

و بعد باهم تو محوطه کلی عکس می گرفتیم

 

 

وقتی کار بابایی تمام شد روز چهار شنبه باهم رفتیم شهر رویان آبشار آب پری من قبلا هم اینجا رفته بودم اون وقت من 17 ماهه بودم اون زمان ابشار کم اب بود


روز پنجشنبه بعد از خرید سوغاتی و خوردن نها ر به سمت شهرمون حرکت کردیم

چون مامان بزرگ قرار بود بخایط فوت شوهر خواهرش مراسم بگیر ما رفتیم خونه مامان بزرگ

مراسم توی هتل بوعلی بود بعد از صرف نهار ما به خونمون برگشتیم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)