آرتینآرتین، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره

خاطرات آرتین

من آرتین در 10 بهمن در روز جشن باستانی سده بدنیا آمدم حالا ما یک خانواده سه نفری خوشبخت هستیم

ماموریت بابایی

1393/5/28 6:29
نویسنده : مامان آرتین
494 بازدید
اشتراک گذاری

سلام بابایی هفته پیش برای ماموریت به تهران رفته بود من ومامانی هم رفتیم خونه مامانی تا تنها نباشیم وقتی اونجا بودیم چند بار شهر بازی رفتیم یکبار رفتیم بازار مرکزی که مغازه بابابزرگم اونجا بود که دایی ها توش کار می کنند. وقتی بازار بودیم خاله سمیرا برای من یک لیوان باب اسفنجی خرید

توی مدتی که بابایی ماموریت بود چون من پسر خوبی بودم مامانی برای من یک لباس خوشگل با سلیقه خودم خرید بابایم برای من یک جعبه ابزار اسباب بازی خرید

یک شب مامانی کشک بادمجان درست کرده بود چون من دوست نداشتم برای من سفارش ساندویچ دادن که من تمام مدت منتظر بودم تا غذا بیارن

راستی ترم 1 اینگلیسی هم تمام شدبا نمره 100 قبول شدم به ترم 2 رفتم

توی حیاط خونه ما یک درخت مو هست و چون من انگور دوست دارم برای خودم روزی چند خوشه می چینم

 

لباس هدیه مامانی

 

آ

آرتین منتظر اومدن غذا

 

هدیه بابایی

روز امتحان

کارنامه آرتین

حیاط خونه

آرتین در حال انگور چیدن

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

مادر جون آبتین وآروین
28 مرداد 93 7:11
ماشالا به آقا آرتین دیگه مردی شده برای خودش آبتین ما هم عاشق پیتزا و ساندویج و کبابه در ضمن اونم داره میره ترم دو (زبان) ما لینکتون کردیم با اجازتون .. اگه دوست داشتین بهمون سر بزنید تا بیشتر آشنا شیم
آیدا
28 مرداد 93 13:52
سلام منم مثله خودتون وبلاگ نویسم اگه وقت داشتین به سایت منم یه سر بزنین