مهر 95
مهر 95 سلام امسال چون محرم تو ماه مهر بود وجشن تولد نیکان توی دهه محرم میشد قرار شد چند روز زودتر مراسم بگیرن و جشن آرشانم فردا شبش برگزار شد
تم تولد نیکان باب اسفنجی بود
مهمانی آرشان توی هتل بوعلی بود تم آرشان سفید آبی بود این عکس مامانی از روی عکس گرفته
این عکس مامانی با زحمت گرفت تو عکسها واضح که من ناراحتم
بعد از مراسم جشن بابایی فردا رفت برای ماموریت تهران و ما روز یکشنبه برگشتیم خونه خودمان
امسال مثل هر سال مامان بزرگ نذری داشت ولی پولش به بهزیست دادن ومقدار یک گونی برنج پختن
من برای اولین بار به مراسم عزاداری ظهر عاشورا با مامانی و بابایی رفتم
و عصر جمعه به خونه برگشتیم
روز پنج شنبه 6 آبان ما رفتیم شهر قم برای زیارت برای ظهر رسیدیم اول رفتیم مهمانسرا شرکت بابایی بعد برای نهار رفتیم رستوران خانه ماکارون ولی چون جا برای پارک نبود غذا گرفیم رفتیم خونه
عصر رفتیم مجتمع تجاری سیرنگ و ... من یک کفش خوشگل خریدم و فردا صبح بعد از خوردن صبحانه رفتیم زیارت وبرای بعدظهر برگشتیم خونه
