تولد 4 سالگی
سلام بلاخره تولد من با تاخیر 21 روزه در اول اسفند گرفته شد تولد خاله سمیرا اول اسقند بود که روز پنجشنبه شبش گرفت منم که قرار بود جمعه شب بگیرم به خاطر خاله سمیرا که نمی تونست جمعه شب باشه ظهر و عصر جمعه شد
خاله شام تولرش از رستوران آورد ولی چون ما دیر رسیدیم تا اومدیم غذا خوردیم مامانی نتونست عکس بگیر
کیک تولد خاله سمیرا
وفتی خونه خودمون بودیم من مامانی وسایل جشن درست کردیم آخه تم تولدم بن تن بود
و قرار همه لباس سبز بپوشن
کارت دعوت تولدم
مامانی برای پیش غذا کیک مرغ و سالاد ماکارنی و لازانیا و سالاد درست کرد برای نهار مرغ سوخاری و خورشت بادمجون و گوشت درست کرد
میز نهار تولد
بعد از خوردن غذا ساعت 5 من مامانی بابایی رفتیم تا کیک بیاریم فرار بود بریم آتلیه ولی چون وقت کم بود کنسل شد
کیک تولد آرتین
امسال من کلی هدیه گرفتم مامانی بابایی به من نیم سکه دادن مامان بزرگم به من دوچرخه داد اولین سه چرخه هم مامان بزرگ برای من خرید.خاله ها و دایی ها و صدرا هم هدیه هاشون نقدی بود که دست همگی درد نکنه
هدیه تولد مامانی بابایی
بعد از تمان شدن جشن تولد روز یکشنبه بابایی قرار بود برای سمینار کاری رفت محمود آباد من و مامانی یک هفته خونه مامان بزرگ بودیم تا خریدهای عیدمون انجام یدیم برای من یک شلوار و پیراهن خوشگل خریدن که رنگش با لباس مامانی یکی شدآخر هفته بابایی اومدجمعه عصر برگشتیم خونه خودمون